نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

بنده خدایی رفت حج . نه طواف میکرد نه نماز می خوند ازش پرسیدن چرا  اعمالت را انجام نمیدهی؟گفت به ما گفتن همه چیز با کاروانه!!!!!!!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1425
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

بی تو ، مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم
شدم آن عاشق دیوانه که بودم !

در نهانخانه جانم گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید
عطر صد خاطره پیچید

یادم آید که شبی با هم از آن کوچه گذشتیم
پر گشودیم و در آن خلوت دلخواسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم
تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت
من همه محو تماشای نگاهت
آسمان صاف و شب آرام
بخت خندان و زمان رام
خوشه ماه فرو ریخته در آب
شاخه ها دست برآورده به مهتاب
شب و صحرا و گل و سنگ
همه دل داده به آواز شباهنگ

یادم آید : تو بمن گفتی :
ازین عشق حذر کن !
لحظه ای چند بر این آب نظر کن
آب ، آئینة عشق گذران است
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران است
باش فردا ، که دلت با دگران است
تا فراموش کنی ، چندی ازین شهر سفر کن !

با تو گفتنم :
حذر از عشق ؟
ندانم
سفر از پیش تو ؟
هرگز نتوانم
روز اول که دل من به تمنای تو پَر زد
چون کبوتر لب بام تو نشستم
تو بمن سنگ زدی ، من نه رمیدم ، نه گسستم
باز گفتم که : تو صیادی و من آهوی دشتم
تا به دام تو درافتم ، همه جا گشتم و گشتم
حذر از عشق ندانم
سفر از پیش تو هرگز نتوانم ، نتوانم … !

اشکی از شاخه فرو ریخت
مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت !
اشک در چشم تو لرزید
ماه بر عشق تو خندید

یادم آید که دگر از تو جوابی نشنیدم
پای در دامن اندوه کشیدم
نگسستم ، نرمیدم

رفت در ظلمت غم ، آن شب و شبهای دگر هم
نه گرفتی دگر از عاشق آزده خبر هم
نه کنی دیگر از آن کوچه گذر هم !
بی تو ، اما به چه حالی من از آن کوچه گذشتم



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1056
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : چهار شنبه 25 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

چند صباحی است که بیشتر از همیشه هر کس ساز خودش را میزند.سازهایی از جنس های نا همگون که هم نوای ملت شده است. این ساز ها را همه کوک میکنند و صدای دلخراشش فقط وفقط گوش مردم طبقه پایین یا همان جنوب نشین ها  را ازار میدهد ؟موجهایی که ساخته میشوند وموج سوارها خود را به آن میرسانند؟اتشهایی که شعله ور میشود و کباب هایی روی ان سرخ میشود ودود آن به چشم فقرا وضعفا میرود . ایا کسی بفکر خاموش کردن این اتشهای پر دود وفرونشاندن امواج متلاطم  وخاموش کردن این سازهای ناهمگون در این مملکت هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 760
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

زمین خوردی؟

اصلا مهم نیست!

مهم دوباره برخواستن است!

 



:: بازدید از این مطلب : 979
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : سه شنبه 24 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


این شـب ها چقدر دلـــــــم می خواهد

کســی آرام در گوشم بــهم بگویـد:

" بـمیـری انشاالله "

و من فـریــــاد بـــزنم:

" آمـــــــــــیـن "



:: بازدید از این مطلب : 1361
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

ثریا در اغما

 



:: بازدید از این مطلب : 989
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

دختری کرد سوال از مادر
که چه طعم و مزه دارد شوهر

 

اين سخن تا بشنيد از دختر
انـدکــي کــرد تــامــل مـــادر

گفت باخود که بدين لعبت مست
گـر بگويـم مـزه اش شيرين است

يا غم شوي ، روانش کاهد
يـا بـلافاصله شوهـر خواهد

ور بگــويـــم مـــزه آن تـلخـسـت
تا ابد مي کشد از شوهر دست

لاجــرم گـفـت بـه او اي زيبا
تُرش باشد مزه شوهر ها

دخترک در تب و در تاب افتاد
گـفـت مـادر ، دهنم آب افتاد

 

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1109
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

عکس ایوان ورودی حرم شریف علوی در نجف

ایوان ورودی حرم امیر المومنین حیدر کرار فاتح خیبر وصی بلافصل احمد مختار ص امام علی بن ابیطالب علیه السلام در نجف اشرف.

حرم امام علی ع

قال النبی صلی الله علیه و آله وسلم: مَن کُنتُ مَولاهُ فَهذا عَلیٌّ مَولاهُ اللّهُمَّ وال مَن

والاهُ و عادِ مَن عاداهُ وَ انصُر مَن نَصَرَهُ وَ اخذُل مَن خَذَلَهُ ( فرازهایی از دعای ندبه)

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند(در غدیر خم پس از حجة الوداع):

هر که را من مولای اویم این علی مولای اوست پروردگارا دوست بدار دوستدارش را و دشمن بدار دشمنش را یاری کن کسی را که یاریش کند(علی ع را) و خوار کن کسی را که خوار کردن او (ع) را خواهد.

علی ابن ابیطالب علیه السلام

رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم:

وَ الَّذِی بَعَثَنِی بالحَقِّ لا یَقبَلُ اللهُ مِن عَبدٍ حَسَنَةً حَتّی یَسئَلُهُ عَن حُبِّ

عَلِیِّ ابن ابیطالِب (ع) بحار الانوار ج27 ص 311 منبعی که عکس بالا درشه

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم:

به کسی که مرا بر حق بر انگیحت قسم،خداوند از هیچ بنده ای حسنه ای را قبول نمیکند تا زمانیکه از حبّ علی پسر ابوطالب ( علیه الصلوة والسلام ) از او سوال پرسد.

اَلحَمدُ لِلّهِ الَّذِی جَعَلَنا مِنَ المُتِمَسِّکِینَ بِوِلایَةِ عَلِیَّ ابنَ ابیطالِبٍ (علیه السلام).

شکر و سپاس مخصوص خداوندی است که ما را از دوستداران علی ابن ابیطالب علیه السلام قرار داد.

ضریح مولا علی ابن ابیطالب علیه السلام

ضریح امام علی ابن ابیطالب علیه افضل السلام.

سر در یکی از دربهای حرم امام علی علیه السلام.

علی با حق است و حق با علی و هرگز از هم جدا نمیشوند تا سر حوض( کوثر) نزد من( رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم) برگردند.

گنبد حضرت امیر المومنین علیه السلام.



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 4974
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

آدمــ ها کنــارت هستند.
تا کـــی؟
تا وقتـــی که به تو احتــیاج دارند...
از پیشــت میروند یک روز...‍

کدام روز؟
...وقتی کســی جایت آمد.

دوستــت دارند.

تا چه موقع؟
تا موقعی که کسی
دیگر را برای دوســت داشـتن پیــدا کنـند.

میگویــند عاشــقت
هســتند برای همیشه.

نه... فقط تا وقتی
که نوبت بــــــازی با تو تمام بشود.



و این است بازی باهــم بودن



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1256
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 21 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

اینجا شین آباد است بخاری نفتی عهد دقیانوس مدرسه 29 دانش اموز را سوزانده و گل زندگی یک دختر 10 ساله را پر پر کرده است.

اینجا شین آباد است، حال دو دختر دیگر که با هزار امید و آرزو به مدرسه  فرستاده شده اند وخیم است و از صورت زیبا دیگر خبری نیست.

اینجا در شین آباد مدرسه ای سوخته است. خانواده ای داغدارند. وزیر اما می خندد.خبری از استعفا نیست.عذر خواهی هم مصلحتی است چرا که وزیر برای تمامی اشتباهاتش تا قیامت عذرخواهی می کند.

اینجا پیرانشهر است، مراسم خاکسپاری سیران یگانه .زجه های مادری داغدار در گوش شهر پیچیده.پشت درهای بیمارستان سینای تبریز هم صدای شیون و زاری خانواده های کودکان سوخته بلند است.

از دست نوازش رئیس جمهور اما خبری نیست که نیست.

رئیس جمهوری که صدای ناله های کودکان زیر آوار مانده ورزقان  را هم نشنید اما مرگ مادر رئیس جمهور سیرالئون را تسلیت گفت.

حالا هم در پی حادثه  تیر اندازی در آمریکا، محمود احمدی نژاد ، مرگ کودکان آمریکایی را در پیامی تسلیت گفته است.پیام تسلیتی که مانند تیری است در قلب خانواده های داغدار کودکان درگذشته کشور.

در بخش هایی از این پیام آمده است" اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملت‌ها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند."

درست است ، مرگ کودکان دردناک است چه در ایران، چه در آمریکا چه در غزه  ،  چه در سوریه و چه در شین آباد.شنیدن ناله های کودکان دل سنگ را هم آب می کند اما مهم همان جهان سرشاز از عشق و محبت و دوستی است که همدردی می طلبد اما نه فقط برای غریبه ها و برای چنگ زدن به ریسمان دوستی  سیاسی.

آقای رئیس جمهور اینجا در شین آباد هم یگانه دختری در گذشته است. در تبریز نیز گل های زندگی کودکانی پرپر شده است..

آیا خون کشته شدگان مدرسه ای در آمریکا از خون سیران یگانه رنگین تر است؟! امید آن می رود که که رئیس جمهور محترم از این پس، "پیامی تسلیتی که هم میهنان خودش رواست را به سایرین روا مدارند"!

"صراط" – مصراعی ست که می گوید: «یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم» یا ضرب المثلی ست که عنوان می کند: «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است».
در شأن هر دو عبارت هم می توان چنین برداشت نمود که در ابتدای هر امر می بایست گره از مشکلات هم کیش و مسلکان باز نمود و سپس دیگران را دریافت!
به گزارش صراط؛ پیرو همین مطلب دیروز محمود احمدی نژاد در پیامی، ضمن تسلیت به خانواده کشته شدگان حادثه تیراندازی در مدرسه آمریکایی، با ایشان همدردی کرد.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:

«بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خبر حادثه ناگوار مدرسه ساندی هوک در ایالت کانتیکت که منجر به قتل 20 کودک و هفت آموزگار بی‌گناه آمریکایی شد را با تأثر فراوان دریافت نمودم.
هنوز خاطره تلخ کشتار در سینمای ایالت کلرادو و دیگر کشتارهای جنون‌آمیز در این کشور در اذهان عمومی تسکین نیافته که با وقوع مجدد حادثه‌ای به مراتب وحشتناک‌تر، نگرانی‌ها از ادامه این روند تشدید شده و افکار عمومی جهانیان را متوجه مسایل و مشکلات ریشه‌ای چنین حوادث تلخی در جامعه آمریکا نموده است.
امروز همه ملت‌ها و از جمله قاطبه ملت ارجمند آمریکا در سیر تکاملی خود به سمت حاکمیت اخلاق و معنویت و احترام به حقوق کرامت انسان‌ها نیازمند فضایی آکنده از محبت و صمیمیت‌اند و بروز چنین حوادث دلخراشی نگرانی‌های عمیقی را در همگان ایجاد می‌کند.
آیا وقت آن نرسیده است که با ریشه‌یابی دقیق و جدی این قبیل اقدامات خشونت‌بار اعجاب‌آور، در سیاست‌ها و برنامه‌هایی که بر اساس منافع مادی و سودجویی عده‌ای خاص طراحی و اجرا می‌شود و آثار مخرب فروانی در روح آحاد جامعه و بویژه کودکان و نوجوانان معصوم می‌گذارد، تجدید نظر اساسی صورت گیرد؟
اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملت‌ها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند.
محمود احمدی‌نژاد
رییس‌جمهوری اسلامی ایران
و رییس جنبش عدم تعهد»



در همین رابطه ضمن تقدیر از روحیه انسان دوستانه رئیس جمهور، می باید چند نکته را متذکر شد.
اوایل آذرماه امسال بود که وقوع سیل در شهرستان دشتستان، منجر به کشته شدن 5 نفر از هم
میهنان شد.
هم چنین طی هفته های گذشته، مدرسه ای ابتدایی در پیرانشهر استان آذربایجان غربی، طعمه حریق شد که در این حادثه دردناک، یک دختر 10 ساله جان باخت و 30 نفر از دانش آموزان نیز دچار سوختگی شدند.
پرسشی که در این میان خودنمایی می کند اینست که آیا خون کشته شدگان مدرسه ای در آمریکا از خون سیران یگانه رنگین تر است؟!
آیا فوت 5 نفر از هم میهنان در حادثه ویرانگر سیل دشتستان از طوفان سندی و چه و چه کم اهمیت تر است؟!



حال با توجه به آنچه از نظر گذشت از رئیس جمهور مهرورز و بشردوست، انتظار آن می رفت که همدردی مختصری نیز با هموطنان و خانواده های آسیب دیده این قبیل حوادث را ابراز می داشتند و همانند پیام تسلیت به مردم آمریکا، پیامک کوچکی نیز در ارتباط با حوادثی چون، فاجعه پیرانشهر و سانحه دشتستان منتشر می کردند!

امید است که رئیس جنبش عدم تعهد از این پس، "پیامی تسلیتی که هم میهنان خودش رواست را به دیگران روا مدارند"!



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 735
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

نقشه متحرک ایران در گذر تاریخ از ابتدا تا کنون - www.taknaz.ir



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1006
|
امتیاز مطلب : 17
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

بنام خدا


او که آسایش و شادمانی را از مردم بگیرد ، بی تردید از گماشتگان اهریمن است.


"کوروش بزرگ"



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 985
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 19 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 باران که میبارد یاد تو می افتم
لحظه هایم جان میگیرد
و دلم را بسوی تو روانه میکنم...
نمیدانم چه برقی در نگاه توست
که با هر لحظه دیدنت آرام میشوم!
باران که میبارد نگاهم به هر طرف میچرخد
تو را در آستانه ی چشمانم میبینم!
گوشه ای مینشینم و به جایی خیره میشوم
باران که میبارد دلم عاشق تر میشود!
ابر نگاهم فرو میریزد و گونه هایم خیس میشود...
نه از بی کسی و نه از هجوم تنهایی
بلکه از شوق دیدار روی تو جاری میشود...
باران که میبارد همه چیز جز تو
از یادم فراموش میشود



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 935
|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 16 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

مرحله جدید هدفمندی یارانه ها امسال اجرا نمی شود 

 

سایت طلا: عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ضمن بیان عدم رضایت مجلس از بازار ارز، وعملکرد دولت در این حوزه گفت: به طور قطع امسال فاز جدید هدفمندی یارانه ها انجام نخواهد شد.

 
ثروتی : مرحله جدید هدفمندی یارانه ها امسال اجرا نمی شود


موسی الرضا ثروتی در گفتگو با سایت طلا، در مورد نرخ ارز در بودجه سال آتی گفت: تعیین نرخ طبق قانون برنامه پنجم برعهده بانک مرکزی است، و مجلس قیمت ارز را تعیین نمی کند، بلکه در مورد رقم پیشنهادی آن نظر می دهد.

وی ضمن اعلام عدم ارائه لایحه بودجه به مجلس تاکنون، در مورد روند تصویب آن اظهار داشت: پس از ارسال لایحه از دولت به مجلس، در کمیسونهای مختلف بررسی می شود و سپس به کمیسیون تلفیق داده شده، و لایحه بودجه در این کمیسیون نهایی می شود.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس، با بیان لزوم واقعی نگه داشتن قیمت ارز خاطرنشان کرد: مجلس در برنامه پنجم توسعه اعلام کرد که باید قیمت ارز متناسب با تورم داخل و خارج، میزان عرضه و تقاضا باشد، و تعیین کننده قیمت ارز در این قانون شناور مدیریت شده باشد، و این مدیریت در اختیار بانک مرکزی است.

ثروتی با اعلام نارضایتی مجلس از سیاستهای اقتصادی دولت بویژه در حوزه ارز، و مرکز مبادلات ارزی گفت: ما در قانون آورده بودیم که قیمت ارز قیمت روز باشد، ولی بانک مرکزی 1226 تومان را اعلام کرد، که این قیمت متناسب با ارز روز و شناور مدیریت شده نیست. وقتی که قیمت دلار بیش از 3000 تومان است، معلوم است که قیمت گذاری بانک مرکزی اشتباه است. بانک مرکزی باید بتواند آنقدر ارز عرضه کند، که نیازها را پوشش دهد، و قیمت ارز پایین بیاید.

نماینده بجنورد و جاجرم در مجلس شورای اسلامی با اشاره به برگزاری جلسات مشترک مجلس و دولت طی هفته های اخیر در گفتگو با سایت طلا تاکیدکرد: امسال به هیچ وجه هدفمندی یارانه ها با آن روشی که دولت می خواهد، اجرا نمی شود.

وی با بیان جاری بودن قانون هدفمندی یارانه ها گفت: از نظر مجلس، دولت باید فاز چهارم هدفمندی یارانه ها را در زمان فعلی اجرا می کرد، که دولت دو مرحله عقب است، و با توجه به تورم و عدم مهار بازار ارز، مجلس جلوی اجرای این قانون و افزایش قیمتها را گرفته است./ج




:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 856
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : یک شنبه 15 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

داستان خویشاوند الاغ
روزی ملا الاغش را که خطایی کرده بود می زد.
شخصی که از آنجا عبور می کرد اعتراض نمود و گفت: ای مرد چرا حیوان زبان بسته را می زنی؟
ملا گفت: ببخشید نمی دانستم که از خویشاوندان شماست اگر می دانستم به او اسائه ادب نمی کردم؟!

 

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان دم خروس
یک روز شخصی خروس ملا را دزدید و در کیسه اش گذاشت.
ملا که دزد را دیده بود او را تعقیب نمود و به او گفت: خروسم را بده! دزد گفت: من خروس تو را ندیده ام.
ملا دم خروس را دید که از کیسه بیرون زده بود به همین جهت به دزد گفت درست است که تو راست می گویی ولی این دم خروس که از کیسه بیرون آمده است چیز دیگری می گوید.

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان خروس شدن ملا
یک روز ملا به گرمابه رفته بود تعدادی جوان که در آنجا بودند تصمیم گرفتند سر بسر او بگذارند به همین جهت هر کدام تخم مرغی با اورده بودند و رو به ملا کردند و گفتند: ما هر کدام قدقد می کنیم و یک تخم می گذاریم اگر کسی نتوانست باید مخارج حمام دیگران را بپردازد!
ملا ناگهان شروع کرد به قوقولی قوقو! جوانان با تعجب از او پرسیدند ملا این چه صدایی است بنا بود مرغ شوی!
ملا گفت : این همه مرغ یک خروس هم لازم دارند!

free داستان هایکوتاه ملانصرالدین

داستان الاغ دم بریده
یک روز ملا الاغش را به بازار برد تا بفروشد, اما سر راه الاغ داخل لجن رفت و دمش کثیف شد, ملابا خودش گفت: این الاغ را با آن دم کثیف نخواهند خرید به همین جهت دم را برید.
اتفاقا در بازار برای الاغش مشتری پیدا شد اما تا دید الاغ دم ندارد از معامله پشیمان شد.
اما ملا بلافاصله گفت : ناراحت نشوید دم الاغ در خورجین است!؟

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان مرکز زمین
یک روز شخصی که می خواست سر بسر ملا بگذارد او را مخاطب قرار داد و از او پرسید: جناب ملا مرکز زمین کجاست؟
ملا گفت : درست همین جا که ایستاده ای؟
اتفاقا از نظر علمی هم به علت اینکه زمین کروی شکل است پاسخ وی درست می باشد.

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان پرواز در اسمانها
مردی که خیال می کرد دانشمند است و در نجوم تبحری دارد یک روز رو به ملا کرد و گفت:
خجالت نمی کشی خود را مسخره مردم نموده ای و همه تو را دست می اندازند در صورتیکه من دانشمند هستم و هر شب در آفاق و انفس سیر می کنم.
ملا گفت : ایا در این سفرها چیز نرمی به صورتت نخورده است؟
دانشمند گفت :اتقاقا چرا؟
ملا با تمسخر پاسخ داد: درست است همان چیز نرم دم الاغ من بوده است!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان درخت گردو
روزی ملا زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی به شدت به سرش اصابت کرد و سرش باد کرد. بعد از آن شروع کرد به شکر کردن
مردی از انجا می گذشت وقتی ماجرا را شنید گفت:اینکه دیگر شکر کردن ندارد.
ملا گفت: احمق جان نمی دانی اگر به جای درخت گردو زیر درخت خربزه خوابیده بودم نمیدانم عاقبتم چه بود؟!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان قیمت حاکم
روزی ملا به حمام رفته بود اتفاقا حاکم شهر هم برای استحمام آمد حاکم برای اینکه با ملا شوخی کرده باشد رو به او کرد و گفت : ملا قیمت من چقدر است؟
ملا گفت : بیست تومان.
حاکم ناراحت شد و گفت : مردک نادان اینکه تنها قیمت لنگی حمام من است.
ملا هم گفت: منظورم همین بود و الا خودت ارزش نداری!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان قبر دراز
روزی ملا از گورستان عبور می کرد قبر درازی را دید از شخصی پرسید اینجا چه کسی دفن است!
شخص پاسخ داد : این قبر علمدار امیر لشکر است!
ملا با تعجب گفت: مگر او را با علمش دفن کرده اند؟!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان خانه عزاداران
روزی ملا در خانه ای رفت و از صاحبخانه قدری نان خواست دخترکی در خانه بود و گفت : نداریم!
ملا گفت: لیوانی آب بده!
دخترک پاسخ داد: نداریم!
ملا پرسید: مادرت کجاست:
دخترک پاسخ داد : عزاداری رفته است!
ملا گفت: خانه شما با این حال و روزی که دارد باید همه قوم و خویشان به تعزیت به اینجا بیایند نه اینکه شما جایی به عزاداری بروید!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان داماد شدن ملا
روزی از ملا پرسیدند : شما چند سالگی داماد شدید؟
ملا گفت به خدا یادم نیست چونکه آن زمان هنوز به سن عقل نرسیده بودم!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان گم شدن ملا
روزی ملا خرش را گم کرده بود ملا راه می رفت و شکر می کرد. دوستش پرسید حالا خرت را گم کرده ای دیگر چرا خدا را شکر می کنی؟
ملا گفت به خاطر اینکه خودم بر روی آن ننشسته بودم و الا خودم هم با آن گم شده بودم!؟

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان دوست ملا
روزی ملا با دوستش خورش بادمجان می خورد ملا از او پرسید خورش بادمجان چه جور غذایی است؟
دوست ملا گفت : غذای خیلی خوبی است و راجع به منافع ان سخن گفت.
بعد از اینکه غذایشان را خوردند و سیر شدند بادمجان دلشان را زد به همین جهت ملا شروع کرد به بدگویی از بادمجان و از دوستش پرسید: خورش بادمجان چگونه غذایی است!؟
دوست ملا گفت: من دوست توام نه دوست بادمجان به همین جهت هر آنچه را که تو دوست داری برایت می گویم!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان ماه بهتر است
روزی شخصی از ملا پرسید: ماه بهتر است یا خورشید!؟
ملا گفت ای نادان این چه سوالی است که از من می پرسی؟ خوب معلوم است, خورشید روزها بیرون می آید که هوا روشن است و نیازی به وجودش نیست!
ولی ماه شبهای تاریک را ورشن می کند, به همین جهت نفعش خیلی بیشتر از ضررش است!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان بچه ملا
روی ملا خواست بچه اش را ساکت کند به همین جهت او را بغل کرد و برایش لالایی گفت و ادا در می آورد, که ناگهان بچه روی او ادرار کرد!
ملا هم ناراحت شد و بچه را خیس کرد.
زنش گفت: ملا این چه کاری بود که کردی؟
ملا گفت: باید برود و خدا را شکر کند اگر بچه من نبود و غریبه بود او را داخل حوض می انداختم!

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان ملا در جنگ
روزی ملا به جنگ رفته بود و با خود سپر بزرگی برده بود. ولی ناگهان یکی از دشمنان سنگی بر سر او زد و سرش را شکست.
ملا سپر بزرگش را نشان داد و گفت: ای نادان سپر به این بزرگی را نمی بینی و سنگ بر سر من می زنی؟

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان نردبان فروشی ملا
روزی ملا در باغی بر روی نردبانی رفته بود و داشت میوه می خورد صاحب باغ او را دید و با عصبانیت پرسید: ای مرد بالای نردبان چکار می کنی؟ملا گفت نردبان می فروشم!
باغبان گفت : در باغ من نردبان می فروشی؟
ملا گفت: نردبان مال خودم هست هر جا که دلم بخواهد آنرا می فروشم.

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان لباس نو
روزی ملا ملا به مجلس میهمانی رفته بود اما لباسش مناسب نبود به همین جهت هیچکس به او احترام نگذاشت و به تعارف نکرد!
ملا ه خانه رفت و لباسهای نواش را پوشید و به میهمانی برگشت اینبار همه او را احترام گذاشتند و با عزت و احترام او را بالای مجلس نشاندند!ملا هنگام صرف غذا در حالیکه به لباسهای نواش تعرف می کرد گفت: بفرمایید این غذاها مال شماست اگر شما نبودید اینها مرا داخل آدم حساب نمی کردند.

free داستان های
کوتاه ملانصرالدین

داستان ملا و گوسفند
روزی ملا از بازار یک گوسفند خرید در راه دزدی طناب گوسفند را از گردن آن باز کرد و گوسفند را به دوستش داد و طناب را به گردن خود بست و چهار دست و پا به دنبال ملا را افتاد.
ملا به خانه رسید ناگهان دید که گوسفندش تبدیل به جوانی شده است
دزد رو به ملا کرد و گفت من مادرم را اذیت کرده بودم او هم مرا نفرین کرد من گوسفند شدم ولی چون صاحبم مرد خوبی بود دوباره به حالت اول بازگشتم.
ملا دلش به حال او سوخت و گفت: اشکالی ندارد برو ولی یادت باشد که دیگر مادرت را اذیت نکنی!
روز بعد که ملا برای خرید به بازار فته بود گوسفندش را آنجا دید. گوش او را گرفت و گفت ای پسر احمق چرا مادرت را ناراحت کردی تا دوباره نفرینت کند و گوسفند شوی!؟



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1040
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

در این بازاره نامردی به دنبال چه میگردی؟

نمیابی تو هرگز نشان از عشق و جوانمردی

برو بگذر از این بازار.از این مستی و طنازی

اگر چون کوه هم باشی،در این دنیا تو می بازی



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1154
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

سه چیز تو زندگی هست که اگه رعایت کنین آدم موفقی میشین !

 

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
...
.
.
.
.

 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

کمک شب عید دولت به سرپرستان خانوار تقریبا قطعی است / حداقل مبلغ 100 هزار تومان است
خبرگزاری فارس: عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفت: کمک شب عید دولت به سرپرستان خانوار تقریبا قطعی است و منتظر تصویب مجلس هستیم.
  عزت‌الله یوسفیان‌ملا امروز در گفت‌وگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در آمل با اشاره به جلسه مشترک دولت و مجلس در هفته گذشته ابراز داشت: در جلسه مشترک دولت و مجلس شورای اسلامی در مورد کمک شب عید به سرپرستان خانوار بحث و تبادل نظر شد.

وی افزود: با توجه به تحولات اخیر بازار ارز و گرانی‌ها باید به مردم خدمت‌رسانی و کمک‌رسانی شود و کمک‌های نقدی و غیرنقدی تا پایان سال جاری به نیازمندان اختصاص پیدا کند.

عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس ادامه داد: این کمک به سرپرستان خانوار براساس آمار دهک‌هایی است که دولت تعیین می‌کند و از خانوارهای زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی و سازمان بهزیستی آغاز شده تا آنجایی که این بودجه اجازه می‌دهد به سرپرست خانوارها تعلق می‌گیرد.

یوسفیان‌ملا در پاسخ به خبرنگار فارس مبنی بر اینکه شنیده‌ها حاکی از آن است که مبلغ این کمک از سوی دولت مبلغ 200 تا 220 هزار تومان در نظر گرفته شد، اذعان داشت: برای این منظور سقف خاصی مشخص نشده و مبلغ 200 تا 220 هزار تومان نیامده ولی این مبلغ از 100 هزار تومان به بالا مطرح شده و بحث‌ها از اختصاص مبلغ کمک در این حد است.

نماینده مردم آمل در مجلس اضافه کرد: در کنار بحث کمک به سرپرستان خانوار کمک‌های سبد کالایی نیز مطرح شده تا نقدینگی در کشور زیاد نشده و افزایش تورم و پیامدهای ناشی از آن را نداشته باشیم.وی با اعلام اینکه اصل موضوع کمک شب عید دولت به سرپرستان خانوار تقریبا قطعی است، تصریح کرد: این امر نیاز به مصوبه دولت و مجلس دارد و امیدواریم با تصویب مجلس از سوی دولت برای حل مشکلات مردم اختصاص پیدا کند.





:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1091
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

هر روز بیشتر به این واقعیت پی میبرم که زندگی را نمیتوان تحمل کرد مگر با اندکی چاشنی دیوانگی



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1197
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 14 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 


 

 

البشي کارش را از يک زندان در طائف شروع کرد. آنجا کارش دست بند يا چشم بند زدن به زندانيان قبل از اعدام شدنشان بوده است.
« اين پيش زمينه باعث شد ميل به جلاد شدن در من بوجود بياد. وقتي اين منصب خالي شد من درخواست پذيرش دادم و بلافاصله قبول شدم. »
اولين کارش را در سال ۱۹۹۸ در جده انجام داد.
گناهکار، با دست و پاي بسته و چشمبند به چشم ايستاده بود. با يک ضربه ي شمشير سرشو قطع کردم. سرش چندين متر اون طرفتر پرتاب شد. عصبي بودم. آدم هاي زيادي داشتن تماشا ميکردن. هر چند اين اضطراب ناشي از نگاه کردن مردم ديگه از بين رفته.
او ميگويد موقع کار آرامش دارد چون در حال انجام عمل الهي است.
«خيلي ها که به عنوان شاهد، صحنه ي گردن زدن رو مي بينند غش ميکنند. من نميدونم اگه دل ديدن اين صحنه هارو ندارن براي چي ميان. چي؟ خودم؟ من خيلي راحت مي خوابم.»
آيا او فکر ميکند که مردم از او ميترسند؟
« ما توي اين کشور، جامعه اي داريم که خوب ميفهمند قانون خدا يعني چي.
هيچ کس از من نمي ترسد. من خويشاوندان و دوستان زيادي در مسجد دارم. من هم مثل بقيه يک زندگي عادي دارم. کارم هيچ مشکلي براي زندگي اجتماعيم بوجود نياورده. »
قبل از هر اعدامي او نزد خانواده ي قرباني ميرود و از آنها ميخواهد قاتل را عفو کنند.
« من هميشه، تا آخرين دقيقه، اين اميد رو دارم و دعا ميکنم که خدا يک زندگي تازه به گناهکار ارزاني کند. هميشه اين اميدو زنده نگه ميدارم. »
البشي فاش نميکند که به خاطر هر اعدام چقدر پول ميگيرد و ميگويد اين يک توافق محرمانه با حکومت است. ولي اصرار دارد بگويد انعامي که ميگيرد اهميتي ندارد.
« افتخار من اينست که حکم خدا را اجرا ميکنم. »
به هر حال، او فاش ميکند که شمشيرش چيزي حدود ۲۰۰۰۰ريال سعودي (تقريبا ۳۳۰۰ يورو) مي ارزد.
« اين شمشير هديه اي از طرف حکومته. من ازش مراقبت ميکنم و هر از گاهي تيزش ميکنم و اطمينان حاصل ميکنم که لکه هاي خون روش باقي نمونده باشه. اين شمشير خيلي تيز هست. مردم شگفت زده ميشن که با چه سرعتي سر رو از بدن جدا ميکنه. »
« همينکه قربانيان وارد ميدان اعدام ميشن، خودشونو از قبل تسليم مرگ کردن. هر چند ممکنه هنوز اميدوار باشن که در آخرين دقيقه از طرف اوليا دم بخشيده بشن. تنها گفتگويي که بين من و اعدامي ها صورت ميگيره اينه که من ازشون ميخوام شهادتين رو بخونن. با قرائت شهادتين، فکر و دل اونا مشغول ميشه. وقتي زندانيا به وسط ميدان اعدام ميرسن نا و توانشونو از دست ميدن. بعدش من حکم اعدامو ميخونم و در يک چشم به هم زدن گردن زنداني رو ميزنم. »
بي شک او تعدادي از زنان را هم اعدام کرده است.
« علي رغم اينکه من از خشونت عليه زنان بيزارم ولي وقتي پاي حکم الهي در ميون باشه، حتما اونو انجام خواهد داد. »
تفاوت زيادي بين اعدام زنان و مردان وجود ندارد جز اينکه زنان بايد موقع اعدام حجاب داشته باشند و به جز البشي کسي اجازه ندارد به آنها نزديک شود.
براي اعدام کردن زنها او ميتواند از اسلحه هم استفاده کند.
« بستگي به اين داره که خود اونا کدومو انتخاب کنن. بعضي وقتا ميخوان من از شمشير استفاده کنم و بعضي وقتا هم از اسلحه. ولي بيشتر وقتها اعدام شدن با شمشيرو ترجيح ميدن. »
به عنوان يک جلاد باتجربه، البشي ۴۲ ساله،‌ وظيفه ي تربيت جانشين را هم عهده دار شده.
با افتخار ميگويد:
« من پسر ۲۲ ساله ام، المساعد‌ رو، با موفقيت به عنوان يک جلاد آموزش دادم و او براي اين کار تاييد و انتخاب شد.»
آموزشها روي نکاتي مثل اينکه چطور شمشير را در دست بگيرد و به کجا ضربه بزند، متمرکز شده بود و البته بيش از اينها، شامل مشاهده ي عملي اعدام براي کارآموز بود.
کار يک جلاد همه اش کشتن نيست. بعضي وقتها ميتواند قطع عضو هم باشد.
«براي قطع عضو، به جاي شمشير از يک چاقوي تيز مخصوص استفاده ميکنم. وقتي ميخوام دست رو قطع کنم از مفصل قطع ميکنم. ولي در مورد پا، اوليا امر برام مشخص ميکنن که از کجا قطع کنم و من هم تبعيت ميکنم.»
البشي خودش را مردي خانواده دوست توصيف ميکند. وقتي ازدواج کرد که جلاد شده بود و همسرش اعتراضي به شغلش نداشت.
« اون فقط از من خواست که با دقت فکر کنم.»
« فکر نميکنم همسرم از من بترسه. من با عشق و مهرباني با خانوادم رفتار ميکنم. وقتي از اعدام برميگردم اونا از من نميترسن. بعضي وقتا حتي در تميز کردن شمشيرم به من کمک ميکنن. »
پدر هفت فرزند، پدربزرگ هم شده.
« دخترم، پسري به اسم حزه داره که مايه ي فخر و شادي من هست. »
ادامه ميدهد:
« بعد از اون، پسرام هستن. بزرگترينشون سعد هست.
و البته مساعد، کسي که جلاد بعدي خواهدبود. »

..




:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1156
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

نایت اسکین



:: بازدید از این مطلب : 1076
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

انسان تمام خوبيها را با يک بدي فراموش ميکند ؛

ولي خدا تمام بديها را با يک خوبي
فراموش ميکند...



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1029
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

خوبیه تنهایی اینه که :

از هیچی دیگه نمیترسی . حتی از اینکه کسی ترکت کنه ...

واسه خودت زندگی میکنی و به حرف دیگران هم کاری نداری ...

یادت میوفته خدایی هم داری و میتونی باهاش درد
و دل کنی ...

 



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 981
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

ماجراي دو دوست


 ماجرای دو دوست

 

 

 

دو دوست با پای پیاده از جاده ای در بیابان عبور میکردند.

 

بین راه سرموضوعی اختلاف پیدا کردند و به مشاجره پرداختند.

 

یکی از آنها از سر خشم؛بر چهره دیگری سیلی زد.دوستی که سیلی خورده بود؛ سخت آزرده شد ولی بدون آنکه چیزی بگوید، رویشنهای بیابان نوشت: امروز… بهترین دوست من بر چهره ام سیلی زد.

 

آن دو کنار یکدیگر به راه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند.

 

تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار برکه آب استراحت کنند.ناگهان شخصی که سیلی خورده بود؛ لغزید و در آب افتاد تا جایی که نزدیک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.

 

بعد از آنکه از غرق شدن نجات یافت؛ یر روی صخره ای سنگی این جمله را حک کرد: امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد.دوستش با تعجب پرسید: بعد از آنکه من با سیلی ترا آزردم؛ تو آن جمله راروی شنهای بیابان نوشتی ولی حالا این جمله را روی تخته سنگ حک میکنی؟!

 

دیگری لبخند زد و گفت: وقتی کسی ما را آزار میدهد؛ باید روی شنهای صحرابنویسیم تا بادهای بخشش؛ آن را پاک کنند ولی وقتی کسی محبتی در حق مامیکند باید آن را روی سنگ حک کنیم تا هیچ بادی نتواند آن را از یادهاببرد

 

 

 

 

متاسفانه توی جامعه امروز بر عکس شده خوبی ها رو زود فراموش می کنیم و بدی های هم همیشه توی ذهمنون هست.

 

و خودمون رو با این مسائل خسته تر و روحمون رو آزرده خاطر می کنیم.





:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1327
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : دو شنبه 9 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

من شخصا از صحت وسقم ماجرای ساخت چنین  فیلمی خبر ندارم  اما انچه هویداست گرین کارتهای این هنرمند سرشناس یکی دوتا نیست.برای معروفیت ومشهوریت از  هر چه میتواند ومیخواهد هزینه میکند وجالب اینکه با اقبال خوبی هم مواجه میشود. امیدوارم این نشانه خوبی باشد برای ارزش گزاری هنر سینما نه برای سوژه های خاص و  مقایسه تظاهر وتدین واقعی و خدای نکرده سوء استفاده از شخصیت پاک روحانیت مظلوم  ومتدینی که دین خویش را به دنیا نمی فروشند.مقوله های اینگونه مثل   فیلم مارمولک  وبنوعی اخراجی های این کارگردان وان فقر وفحشای کذایی داستانهایی است که برای بیننده اگر پیام ارزشمندی ندارد برای کیسه بازیگران سینما وکارکردان انها بسیار مفید فایده بوده است. بعبارتی اگر برای زخم مشکلات مردم مرهمی نباشد برای گیشه حساب بانکی عده ای درمانگر خواهد بود/؟

یکی از فیلم های جنجالی در میان فهرست 22 فیلم راه یافته به بخش مسابقه جشنواره سی و یکم، «رسوایی» است که مسعود ده نمکی ساخته است. فیلمی که خیلی ها منتظرش هستند ببینند چقدر با سه گانه «اخراجی ها» قابل مقایسه است. «رسوایی» فیلم جدی ده نمکی است. فیلمی که به قول خودش همه اعتقاداتش است. کمی بیشتر با «رسوایی» آشنا شوید:

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* چه شد که ده نمکی تصمیم به ساخت «رسوایی» گرفت؟ خودش در گفت و گویی گفته بود: «طرح قصه، مربوط به قبل از «اخراجی ها» است. یعنی قبل از «اخراجی ها» به ساخت این داستان فکر کرده بودم، ولی می خواستم ورودم به سینما، ورودی باشد که با مخاطب عام هم ارتباط برقرار کند. این قصه، قصه ای نبود که پرمخاطب و به اصطلاح «عامه پسند» باشد، به همین دلیل گذاشتم سه گانه «اخراجی ها» تمام شود و بعد وارد این حوزه شدم، یعنی از حوزه کمدی به حوزه درام رسیدم. البته این قصه، پتانسیل این را هم داشت که تبدیل به «اخراجی های 4» شود.»

* این فیلم دو کاراکتر اصلی دارد. یک دختر قرتی به نام افسانه با بازی الناز شاکردوست و یک روحانی ساده دل با بازی اکبر عبدی. شاکردوست اولین بازیگری بود که با ده نمکی قرارداد بست. هر چند خودش جایی گفته بود حتی حاضر نبوده این فیلمنامه را بخواند. چون نوشته ده نمکی بوده: «یکی از دوستان بازیگرم، این فیلمنامه را به من پیشنهاد داد، گفتم من این فیلمنامه را نمی خوانم. شب موقع خواب، وسوسه شدم گفتم حالا بگذار به عنوان یک داستان بخوانم. چیزی را از دست نمی دهم. فیلمنامه را که خواندم واقعا متحول شدم. دیدگاه های خودماول همه زیر سوال رفت» ...

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* داستان پیوستن اکبر عبدی به این پروژه داستان جالبی است. بازیگران زیادی برای بازی کردن در نقش حاج یوسف، روحانی این فیلم تست گریم شدند اما در نهایت این عبدی بود که نقش طلایی را در دست گرفت. دکتر محمد صادقی، علی دهکردی، حسام نواب صفوی و حتی محمدرضا شریفی نیا بازیگرانی بودند که برای بازی در نقش روحانی کاندیدا بودند.

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* محمدرضا شریفی نیا خیلی دوست داشته نقش روحانی این کار را خودش بازی کند. ده نمکی در گفت و گویی این را لو داده: «من هیچ وقت جرات نمی کردم برای یک فیلم جدی، عبدی جزو گزینه های اصلی بازی باشد. با آقای شریفی نیا صحبت کردیم. ایشان هم خیلی ابراز علاقه برای بازی در این نقش کردند، حتی توسط آقای عبدالله اسکندری، تست گریم هم شدند.»

* عبدی پس از چند تست موفق شد بازیگر این کار باشد. هر چند علاقه دیرینه ده نمکی به او و نوستالژی که با «بازم مدرسه ام دیر شد» داشته، در این انتخاب بی تاثیر نبوده و البته محبوبیت بی چون و چرای عبدی: «او در نظر سنجی های مادر مورد «اخراجی ها» تقریبا محبوبترین بازیگر از نگاه مردم در این سه گانه بوده است. یکی از دلایلی که ایشان را انتخاب کردم، همذات پنداری بودکه مردم با این کاراکتر پیدا می کردند. به نظر من محبوبترین بازیگر در میان عامه مردم، اکبر عبدی است. هر نظرسنجی هم برگزار شود، این نتیجه حاصل خواهد شد.»

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* با قرارداد بستن عبدی و ده نمکی خیلی ها جا خوردند. سابقه ای که در ذهن خیلی ها بود،دعوای این دو نفر و کدورت هایی بود که میانشان به وجود آمده بود اما گویا «رسوایی» و شرایطش وسوسه کننده تر از پافشاری به دلخوری بوده است.

* شنیده می شود ده نمکی برای کاراکتر روحانی، به مابه ازای بیرونی فکر کرده است. می گویند ظاهر عبدی در این فیلم شباهت هایی با آقای دولایی دارد. عارفی که ده نمکی ارادت خاصی نسبت به او دارد. البته عبدی این اعتقاد را ندارد: «با اینکه خیلی ها می گویند این روحانی از نظر ظاهری، کمی شبیه آیت الله مطهری یا آیت الله مفتح است، اما الگوی رفتاری از روحانیون معاصر نداشتیم.»

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* عبدی در این فیلم یک روحانی با لهجه آذری است. عبدی در این باره گفته است: «لهجه های مختلف را هم امتحان کردیم. لهجه کاشی، اصفهانی، آذری، تهرانی (یعنی بدون لهجه) و حتی مشهدی؛ در نهایت آقای ده نمکی، لهجه آذری را بیشتر پسندید و گفت در این لهجه، مظلومیت بیشتری وجود دارد ...»

* گفته می شود داستان «رسوایی» در واقعیت هم رخ داده. بخشی از آن هم تجربه های اجتماعی علما، عرفا و حتی انبیاست که در «رسوایی» در قالب یک داستان گنجانده شده. گویا ایده اولیه قصه برمی گردد به نوعی رفتار اجتماعی که یکی از بزرگان دین با چنین طبقه و دختری انجام داده است.

* اکبر عبدی بیشترین همکاری را در میان کارگردانان با ده نمکی داشته است. آنها در چهار فیلم با هم همکار بوده اند.

* «رسوایی» جزو اولین فیلم هایی بود که به دبیرخانه جشنواره فیلم فجر سی و یکم رسید تا بتوانددر بخش مسابقه (سودای سیمرغ) حضور پیدا کند. البته همانطور که می دانید ده نمکی «نه مرغ می خواهد و نه سیمرغ»! این اظهار نظر جنجالی او را در اختتامیه جشنواره فجر درباره فیلم اولش، «اخراجی ها 1» یادتان است؟

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* ده نمکی در «اخراجی ها 3» تبلیغات رسوایی را آغاز کرد. او در بیلبوردهای شهری در نماهایی از فیلم، تبلیغ فیلم آینده اش را مونتاژ کرده بود! البته او هنوز هیچی نشده، تیزرهای فیلمش را هم شروع به پخش کرده. می گویید نه؟ نسخه ویدئوی «کلاه قرمزی و بچه ننه» را بخرید تا تیزر «رسوایی» را اولش ببینید!

* شنیده می شود فیلم شروع جالبی دارد که به قاچاق سی دی یک روحانی و رابطه اش با یک دختر خوشگل مربوط می شود.

* عبدی بازیگر خیلی خوبی است و نقش های ماندگار زیادی بازی کرده اما او گفته درباره این فیلم مدعی است. طبق شنیده ها او آنقدر توانسته خوب بازی کند که گویا قرار است جایزه ای ویژه به او تعلق گیرد. جایزه ای فراتر از سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد!

* «رسوایی» نخستین فیلمی است که هیئت انتخاب جشنواره رأی به حضورش در بخش مسابقه سینمای ایران داده است.

سی دی افسانه و حاج یوسف لو رفت

* خیلی ها معتقدند این فیلم هم پتانسیل فروش به اندازه «اخراجی ها» و حتی بیشتر از آن را دارد.

* لوگوی این فیلم یک کفش قرمز پاشنه بلند زنانه است. کفشی که در طول فیلم پای الناز شاکردوست است. شاکردوست در این فیلم با آرایش صورت غلیظی ظاهر شده. مجوزی که احتمالا تنها ده نمکی دارد.

* هنوزهیچی نشده فیلم موافقان و مخالفان سرسختی دارد. خیلی ها از همین حالا دیدن این فیلم را تحریم کرده اند و خیلی ها مطمئن هستند که «رسوایی» پرفروش ترین فیلم سال 92 خواهد شد.

* مسعود ده نمکی روز روزگذشته در تازه ترین گفت و گویش با نسیم درباره «رسوایی» گفت: «در «رسوایی» تلاش کردم هر آنچه در سینما آموخته ام را برای خلق یک درام جذاب عملی کنم. در شرایط فعلی تمام وقتم صرف پایان بردن آخرین مراحل فنی «رسوایی» است. منتظر جشنواره هستم تا فیلم توسط مخاطبان و منتقدان ارزیابی شود. جالب نیست که شخصا از «رسوایی» تعریف کنم اما خوشبختانه بازخورد هیئت انتخاب جشنواره مثبت بوده و اغلب فیلم را پسندیده اند.»



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1039
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : شنبه 7 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

[تصویر: pjnuuqlhpv8uz5oxtai.jpg]

[تصویر: em47jlvozihhruedyfp1.jpg]
 
[تصویر: mu3lf0oovmpw8soagrjp.jpg]

[تصویر: qkqzxxg0dd8gtlewadp2.jpg]
[تصویر: 80tcl1hib6dt9w1khbs5.jpg]

[تصویر: dvtecp7w1qw6a8mvlyfn.jpg]
 
[تصویر: regf1krlilxno9n94t.jpg]

[تصویر: ubko2lopua3d05mzm1qy.jpg]
 
[تصویر: 3y3oximo1t5v4lk9n0pi.jpg]
 
[تصویر: ajk6nyl6rfh93gjv2k4g.jpg]
 
[تصویر: j68p8vbzqu7svh4oq2uc.jpg]

[تصویر: 0wahu8cm1390u8g885p5.jpg]
 
[تصویر: 1u90haka86owfx16mm4z.jpg]
 
 
[تصویر: 6lawi56jnqp0x2d4akyu.jpg]



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1146
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی


 
فاطمه ملقب به انیس‌الدوله همسر مورد علاقه و سوگلی حرم‌سرای ناصرالدین‌شاه قاجار، پادشاه ایران بود. فاطمه که دختر نورمحمد نامی بود در کودکی یتیم شد و مادرش نیز مجددا ازدواج نمود. به گزارش تکناز فاطمه به ناچار در امامه نزد عمو و عمه خود زندگی سختی را به چوپانی می‌گذراند. عمویش صفر و عمه‌اش نسا نام داشتند.
 
او دو برادر دیگر هم به نام‌های حبیب‌الله و محمدحسن داشت که بعدها به حکومت قم و درجه امیرتومانی رسیدند و به القاب معظم‌السلطنه و معظم‌الدوله مفتخر شدند. آشنایی ناصرالدینشاه و انیس‌الدوله در یکی از سفرهای شکار شاه اتفاق افتاد.
 
در سفری که شاه برای شکار به حوالی امامه رفته بود، دختر چوپانی را می‌بیند و پس از اندکی مصاحبت، او را خوش صحبت و شیرین زبان می‌یابد و با خود به تهران می‌آورد. انیس الدوله ابتدا به دست جیران سپرده می‌شود تا آداب معاشرت بیاموزد. با مرگ جیران (سوگلی قبلی شاه) خانه و اثاث او به انیس‌الدوله سپرده می‌شود و او به تدریج مقام و نفوذ لازم را پیدا میکند.
 
سوگلی ناصرالدین شاه دختری چوپان ! (عکس)  www.taknaz.ir

انیس‌الدوله نسبت به شاه وفاداری حیرت انگیزی داشت. او پس از ترور ناصرالدین‌شاه تا زمان مرگ عزادار بوده و زمانی که اتابک حقوق وی را بصورت یک بسته اسکناس برای وی فرستاد، با مشاهده تصویر ناصرالدینشاه بر اسکناس‌ها، غش کرد و پس از چند ساعت فوت نمود!!

او نخستین ملکه ایران است که تا اروپا مسافرت کرد. او با شاه تا مسکو همراه بود ولی حضور دختران اشراف‌زاده روسی و مراسم غربی در جریان خوش‌آمدگویی از آن‌ها باعث برخورد فرهنگی شد و ناصرالدین‌شاه انیس‌الدوله را به تهران برگرداند.
 
ماجرا چنین بود که به محض اینکه شهردار مسکو از ورود انیس‌الدوله اطلاع یافت، تا دروازه شهر رفت و تلاش کرد تا دسته گلی تقدیمش کند، برای گریز از چنین دردسرهایی، مشیرالدوله به شاه توصیه کرد تا انیس‌الدوله را به تهران بازگرداند.
 




:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1193
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

عکسی قدیمی از قبل انقلاب
 
کارت دریافت سهمیه تریاک (عکس)  www.taknaz.ir



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1010
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9)
 
عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir


عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir

عکس های بی نظیر از خطای دید جالب و دیدنی (9) www.taknaz.ir



:: بازدید از این مطلب : 1154
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 
 
روز مرگم، هر که شیون کند از دور و برم دور کنید
همه را مســــت و خراب از مــــی انــــگور کنیـــــد


مزد غـسـال مرا سیــــر شــــرابــــــش بدهید
مست مست از همه جا حـــال خرابش بدهید


بر مزارم مــگــذاریــد بـیـــاید واعــــــظ
پـیــر میخانه بخواند غــزلــی از حــــافـــظ


جای تلقــیـن به بالای سرم دف بـــزنیـــد
شاهدی رقص کند جمله شما کـــف بزنید


روز مرگــم وسط سینه من چـــاک زنیـد
اندرون دل مــن یک قـلمه تـاک زنـیـــــــد


روی قــبـــرم بنویـسیــد وفــــادار برفـــت
آن جگر سوخته خسته از این دار برفــــت



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 993
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 


 

 

روزی لقمان به پسرش گفت: امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی.
اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری!
دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی!
سوم اینکه در بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!!!

پسر گفت:ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟!!

لقمان جواب داد:
اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که میخوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد.
اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است.
و اگر با مردم دوستی کنی ، در قلب آنها جای می گیری و آنوفت بهترین خانه های جهان مال توست!


 



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1057
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : چهار شنبه 4 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 ابوترابی فرد تشریح کرد:

  جزییاتی از جلسات مشترک دولت و مجلس/ محتوای نامه مجلس به رییس‌جمهور

نایب رییس مجلس شورای اسلامی، در جلسه علنی امروز (سه‌شنبه) مجلس، با اشاره به نشست‌های مشترک دولت و مجلس، گفت: امیدوارم دولت در ارائه لایحه بودجه به موارد مهمی مانند افزایش سهم صندوق توسعه ملی که راه را برای تولید هموار می‌کند، توجه کند.
 

 
 جزییاتی از جلسات مشترک دولت و مجلس/ محتوای نامه مجلس به رییس‌جمهور

حجت‌الاسلام محمدحسن ابوترابی‌فرد،که ریاست جلسه علنی را بر عهده داشت، در ابتدای جلسه با اشاره به نشست‌های مشترک سران قوا به منظور حل مشکلات اقتصادی گفت: از ماه‌های نخست سال جاری با توجه به افزایش سطح تحریم‌ها در عرصه اقتصادی و ضرورت ارتقای سطح همکاری و تعامل و تبادل نظر قوای سه‌گانه به ویژه مجلس و دولت با طرح در جلسه علنی سران قوای سه‌گانه و موافقت روسای قوا جلسات منظم هفتگی نمایندگان با حضور رییس‌جمهور و وزرای اقتصادی برگزار می‌شد که در این راستا به تصمیم‌های صحیح و قابل دفاعی رسیدیم.
نایب رییس مجلس با تاکید بر اینکه یکی از دستاوردهای این نشست‌ها، تشکیل اتاق مبادلات ارزی بود،‌ گفت: تشکیل اتاق مبادلات ارزی راه را برای حمایت از تولید و حفظ ذخایر ارزی و هدایت آن به سمت حوزه‌های ضروری و مورد نیاز هموار کرد و در این راستا با توجه به دیدگاه‌های رییس‌جمهور در ارتباط با مرحله دوم قانون هدفمندی یارانه‌ها و بودجه سال 92، روسای‌جمهور و مجلس به این نتیجه رسیدند که جلسات با جدیت بیشتر و با حضور روسای کمیسیون‌های اقتصادی مجلس تداوم یافته و نسبت به مسائل مهم و کلیدی اقتصادی بتوانیم به تصمیمات مشترک قابل دفاع و قابل قبول برسیم.
ابوترابی‌فرد با اشاره به محورهای این گفت‌وگوها، گفت: عمدتا محور گفت‌وگوها آن است که نگاه جامعی به مسائل مهم اقتصادی مانند رشد اقتصادی، تورم، اشتغال، توزیع درآمدها، تنظیم سیاست‌های اقتصادی، نگاه ویژه به اولویت‌گذاری در سیاست‌گذاری‌ها و بررسی شرایط کنونی اقتصاد کشور به لحاظ تحریم‌ها و نیز ضرورت مقابله همه‌جانبه با این تهدیدات تاکید شده و اشتراک نظر دستگاه‌های اقتصادی به اولویت دادن مهار تورم وجود داشته است.
وی خاطرنشان کرد: همچنین در مورد افزایش نرخ تورم و کاهش قدرت خرید خانوارها و بعضی معضلات و مشکلاتی که فراروی بنگاه‌های اقتصادی وجود دارد به راهکارهایی توانستیم دست یابیم که در این راستا مذاکرات و گفت‌وگوهای قابل دفاع در جلسات با حضور روسای کمیسیون‌های تخصصی مجلس با مدیران اقتصادی دولت برگزار شده و امیدواریم در این نشست‌ها سطح تعامل و هماهنگی دو قوه در راستای رهنمودهای مقام معظم رهبری و مصالح ملی ارتقا یابد و دولت بتواند به تصمیمات و پیشنهاداتی برسد که از نظر نمایندگان قابل دفاع بوده و در کمیسیون‌های تخصصی با بحث و گفت‌وگو به راهکار منطقی برسد.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی در ادامه با اشاره به بودجه سال 92 کشور، گفت: از دیرباز در تاریخ 91.7.8 با تاکید و تصویب هیات رییسه مجلس نامه‌ای را اینجانب برای رییس‌جمهور ارسال کردم ضمن تاکید به اینکه بودجه در زمان خود جهت بررسی مطلوب به مجلس تقدیم شود، بر محورهای مهمی نیز تاکید شده است و پیرو همین نامه جلساتی را با معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور و معاونان وی و برخی نمایندگان داشته‌ایم.
ابوترابی‌فرد به برخی از محورهای ذکر شده در نامه ارسالی به رییس‌جمهور اشاره کرد و گفت: رعایت ماده 219 قانون برنامه در خصوص ارائه لایحه بودجه سال سوم برنامه که به عنوان بودجه عملیاتی است از جمله محورهایی است که دغدغه مجلس و دولت است و باید در این راه بتوانیم گام برداشته و طبیعتا نشست‌ها نیز می‌تواند موثر باشد.
وی افزود: همچنین الزامات مندرج در ماده 234 قانون برنامه در مورد قطع وابستگی هزینه‌های جاری دولت بر درآمد حاصل از نفت و گاز از دیگر محورهایی است که در این نامه آمده است و باید بدانیم که تحریم‌ها یک فرصت استثنایی را فراهم کرده تا بتوانیم در این مسیر حرکت کنیم و نتیجه این نشست‌ها به آنجایی منتهی شود که قطع بودجه دولت از درآمدهای وابسته به نفت فراهم شود.
نایب رییس مجلس شورای اسلامی، افزایش حداکثری واریزی صندوق توسعه ملی را از دیگر محورهای این نامه برشمرد و گفت: اگر می‌خواهیم به تولید به صورت جدی بپردازیم باید حمایت از تولید را که سبب رشد و پیشرفت کشور و اشتغال‌زایی می‌شود در دستور کار قرار دهیم و در همین راستا افزایش سهم صندوق توسعه ملی می‌تواند راه را برای تولید هموار کند.
ابوترابی‌فرد در ادامه اظهار کرد: در این نامه همچنین بر اتخاذ روش‌های سرمایه‌گذاری بخش غیردولتی جهت اجرای طرح‌های عمرانی تاکید شد که گرچه از قبل نیز به این مهم تاکید شده بود اما درآمدهای حاصل از نفت مانع از این بود که بتوانیم این موضوع را به طور جدی پیگیری کنیم.

وی در ادامه به نشست چهار ساعته روز گذشته مجلس با کارشناسان دولت اشاره کرد و افزود: در این نشست نیز به موضوع استفاده از سرمایه‌گذاری بخش دولتی در مورد طرح‌های عمرانی تاکید شد تا بتوانیم به اهداف رسیده و در کوتاه‌ترین زمان ممکن برای سرمایه‌گذاری اقدام کنیم چرا که امروزه فرصت تحریم‌ها راه را بری این مهم هموار نموده است.

نایب رییس مجلس شورای اسلامی در ادامه ابراز امیدواری کرد که دولت اصول مورد نظر در بودجه را رعایت کرده و در اسرع وقت به مجلس تقدیم کند و در تعامل حداکثری بتوان در این مسیر قدم برداشت.

ابوترابی‌فرد در پایان خاطرنشان کرد:‌ امیدوارم راهی که گشوده شده است در گفت‌وگوها و مذاکرات کارشناسی مبتنی بر علمی میان دولت و مجلس بیش از گذشته هموار شود و بر سطح تعامل و هماهنگی هر قوه بیفزاید که بتواند نقش موثری را در مهار تورم و حمایت از تولید و کاهش نرخ بیکاری ایفا کند.


 



:: موضوعات مرتبط: اجتماعی-انتقادی -پیشنهادی , ,
:: بازدید از این مطلب : 850
|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

رفتم یوگا اسم بنویسم


  دو به شک بودم


حوصلم میشه برم یا نه


یارو گفت میای کلاس ملافه و بالشم بیار


                                 فهمیدم همون ورزشیه که یه عمر دنبالش بودم...؟




:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1208
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

انقدر به آدمای روی زمین بی اعتماد شدم که میترسم وقتی از خوشحالی به هوا بپرم ، زمین را از زیر پایم بکشند ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!



:: بازدید از این مطلب : 1071
|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی

 

فراموش مکن تا باران نباشد رنگين کمان نيست تا تلخي نباشد شيريني نيست و گاهي همين دشواري هاست که از ما انساني نيرومند تر و شايسته تر مي سازد خواهي ديد ، آ ري خورشيد بار ديگر درخشيدن آغاز مي کند.


 

 

 

 

 

 

هنگامي كه دري از خوشبختي به روي ما بسته ميشود ، دري ديگر باز مي شود ولي ما اغلب چنان به دربسته چشم مي دوزيم كه درهاي باز را نمي بينيم.


 



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1162
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی



:: موضوعات مرتبط: علمی-فرهنگی -هنری-ورزشی , ,
:: بازدید از این مطلب : 1207
|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : علیرضا ودیعی




:: بازدید از این مطلب : 1099
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 بهمن 1391 | نظرات ()